loading...
علمی سرگرمی
روزبه بازدید : 13 دوشنبه 20 خرداد 1392 نظرات (1)

پسره اومده خواستگاريم ميگم من الان مي خوام درس بخونم مي گه يعني چند سال ديگه مي خواي ازدواج کني؟
پ نه پ ?? دقيقه صبر کني اين صفحه رو بخونم درسم تموم ميشه

 


 حدود ۳ صبح بود رفتم سر يخچال تنگه آب رو برداشتم آب بخورم،
دوستم بلند شده ميگه مي‌خواي آب بخوري ؟
گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ ،تو خواب يادم افتاد به گلا آب ندادم مي‌خوام بهشون آب بدم

 

سوسکه را کشتم جنازشو ورداشتم ببرم بندازم بيرون. همسرم بين راه نگاه ميکنه ميگه کشتيش؟ ميگم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو دستشويي خوابش برده بود دارم ميبرمش تو رختخوابش بخو ابه

 

به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم


ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط Kazem در تاریخ 1392/03/25 و 23:55 دقیقه ارسال شده است

خيللللللييييييييييييي لاحال بودن!!! شکلک))))
پاسخ : مثلا کجاش
وبلاگ به این خوبی
من انتقاد پذیرم اما زمان نظر گذاشتن محل لا حال بودن رو مشخص کنید


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 10
  • بازدید سال : 13
  • بازدید کلی : 153